قریه من در واقع رویا و ارمانشهر برباد رفته فریدون كه به قول خودش دستی دوزخی این قریه رو به آتش كشید.

فریدون خود این ترانه را بسیار دوست میداشت البته رویایی بود كه هیچگاه بهش نرسید.واقعا ترانه زیباییست كه فریدون با زیبایی تمام و با تمام احساس و وجود اجراش كرد.

 

رویاهای من قریه ایست قدیمی
تو مشتی سایه اما صمیمی
قریه من به جای فولاد
چشمه رو می پرستید چشمه رو می پرستید
قریه من خوب و صمیمی
دلچسب و زیبا شعری قدیمی
اما دستی زرد آمد ز دوزخ
آتش زد بر این قریه من
با مشتی فولاد چشمه رو دزدید
بردش به سایه دادش به خورشید
قریه من رویای من بود
اون چشمه خوب دنیای من بود

 

 

برای دانلود ترانه اینجا كلیك كنید.